سال قهرمانان همیشه زنده
یحیی! وقتی تو در اردوگاه پناهندگان خان یونس به دنیا آمدی،همان سالها بود که در «قنات ملک»،قاسم، در «برج حمود» سید حسن و در «بصره» ابو مهدی به دنیا آمد. چه سال مردباری بود آن سال یحیی!!
سبزواران/ هی یحیی! وقتی تو به دنیا آمدی، شجاعت روی دیواری از دیوارهای خان یونس نشسته بود لبخند می زد و مردانگی بر کنده زیتون پیری تکیه داده، این آیه قرآن را می خواند:
« سلام بر یحیی روزی که به دنیا آمد و روزی که می میرد و روزی که زنده و بر انگیخته می شود»
یحیا ها می میرند، اما دوباره زنده می شوند و تو نمردی،که زنده شدی، درست همان لحظه ای که پهباد دشمن شغالگونه به سروقت شیری زخمی که تو باشی رفت و تصویر و صلابتت را به جهانیان نشان داد.
نشسته بودی وسط بتن ها و آهن پاره ها و دستت قطع شده بود مثل عباس ما شیعیان و دشمن جرات نزدیک شدن نداشت و تو هنوز داشتی می جنگیدی و هی زنده می شدی زیر گلوله های بی امان تانک های مرکاوا!
یحیی! وقتی تو در اردوگاه پناهندگان خان یونس به دنیا آمدی، حوالی همان سالها بود که در «قنات ملک»،قاسم، در «برج حمود» سید حسن و در «بصره» ابو مهدی به دنیا آمد. چه سال مردباری بود آن سال یحیی!!
آه ای عصاره غیرت، حالا آزادگان عالم با دیدن آخرین تصویر تو، یکصدا خواهند گفت
مرگی چنین میانه میدانم آرزوست!
نظرات
دیدگاه های ارسال شده توسط شما پس از تایید توسط مدیر سایت منتشر خواهد شد.
پیام هایی که حاوی تهمت و افترا باشند منتشر نخواهند شد.
پیام هایی که غیر از زبان پارسی یا غیر مرتبط باشند منتشر نخواهد شد.